کویرنوردی دایون سواران 2
کسب تجربههای جدید..
شبستانهای کاروانسرای قدیمی محل استراحت انسانهایی جدید بود؛ انسانهایی سوار بر اسبهایی آهنین. تابش آفتاب پهنه کویر را روشن میکرد و سرمای شب، جایش را به گرمای مطبوع پاییزی میداد. سفر دوباره آغاز شد.
پیش از ظهر، مشکل فنی یکی از خودروها، دایون سواران را به توقف واداشت. نصب کیت غیر استاندارد عامل این مشکل بود. دایون سواران به مسیر خود ادامه دادند و ایلیا سرویس و خودرو آسیب دیده، منتظر رسیدن خودروی جایگزین از اولین نمایندگی شدند.
بازیهای کودکانه در میان شنها، تماشای لکه ابرهای در عبور از طاق بلند آسمان، دشت تمام نشدنی با رملهای کویری و نسیم خنک پاییزی، پاداش سفری طولانی است. رملها کمی دورتر از محل بازی کودکان، محل آزمودن توانایی خودروها و رانندگان بود. کمی پس از توضیحات تکمیلی تیم فنی ایلیا، دایون سواران غرق در هیجان آفرود شدند.
درغروب آفتاب ،دایون سواران جسم خسته و ذهن آرام را به اقامتگاه رساندند. این آرامش روحی با رسیدن به اقامتگاه دوچندان شد. میزبان با موسیقی زنده، نوشیدنی گرم و شامِ دلپذیر آماده پذیرایی از مسافران خسته بود. مسافرانی که خیلی زودتر از زندگی معمول شهری به خواب میرفتند تا برای روز آخر سفر آماده شوند. خوابی آرام در نجوای باد کویری…
روز سوم است. مسافران آفتاب روز سوم را بیدار میکنند تا در راه برگشت همراهشان باشد. توقف بعدی آبشار نمک است. پدیدهای یکتا و چشم نواز در دلِ گرمترین نقطه زمین… آبی پر از مواد معدنی سازنده طبیعیِ منظرهای بینظیر و ساحلی از بلور نمک است. پس از توقفی کوتاه در این منطقهی زیبا، دایون سواران به مسیر خود ادامه میدهند. جادهها پهنتر میشوند، کوهها دوباره سربرمیآورند و رملها رفته رفته محو میشوند. آفتاب از نیمه میگذرد. آفتاب فرو مینشیند. دایون سواران خداحافظی میکنند و برای سفر آینده وعده میکنند. سفر پایان میگیرد اما نجوای کویر در جانِ دایون سواران باقی خواهد ماند.
آبان 1402
دفتر مرکزی صنایع خودروسازی ایلیا